اصول و قواعد خوشنویسی برای طراحی قلم
خوشنویسی در گذشته بیشتر به طور محض و زیبایی شناسانه مورد توجه بوده است و
امروزه طراحی حروف و قلم، بیشتر ناظر به جنبه کاربردی آن است. برای آفرینش
صحیح و خلاقانه این دو شاخه، علاوه بر مبانی تجسمی و کلیات، به دو دسته از
اصول و فنون اشاره گردیده است، یعنی، اصول و قواعد خوشنویسی و شیوههای
طراحی حروف به دلیل کارکرد ویژه فونت، یعنی، سادگی و سهولت خوانایی، روانی و
فراگیری طیف مخاطبان، چندان لحاظ نمیگردند. در این قسمت پرداختن به
اصطلاحات و مراحل فنی طراحی فونت و معرفی امکانات و تجهیزات تخصصی و
کارکردهای ویژه آنها، از حوصله و هدف این نوشتار خارج است و لیکن به طور
کلی به ویژگیها و اصول و قواعد خوشنویسی جهت طراحی قلم پرداخته خواهد شد.
طراحی
قلم دارای ویژگی هایی نظیر: ترکیب، کرسی و خط زمینه حروف، تنظیم فشردگی و
کشیدگی حروف، میزان ارتفاع حروف، ضخامت حروف، اتصال حروف، اندازه حروف،
فواصل و چینش حروف در یک کلمه (پاساژ متعادل) و بین کلمات، نقطه در حروف و
رنگ حروف میباشد. و طراح باید به درستی این موارد را در قلم ابداعی لحاظ
نماید. این ویژگیها پیوند تنگاتنگی با اصول و قواعدا خوشنویسی دارند که در
ادامه مورد بررسی تطبیقی قرار میگیرند.
1. ترکیب: آمیزش
معتدل و موافق حرف، کلمه، جمله، سطر، دو سطر با هم و مجموعه سطرهای صفحه
متن را ترکیب گویند. ترکیب چه به صورت سنتی در خوشنویسی و چه به صورت جدید
در طراحی قلم از نخستین و اساسیترین موارد به شمار میرود. این موارد در
طراحی قلم بدین شرح میباشد.
1. ترکیب در حرف و کلمه 2. جمله و سطر
3. سطور و صفحات 4. رعایت فواصل (مثبت و منفی در زمینه و فضای خط) 5. سنجش
قلم با زمینه آن (تیتر، سوتیتر و متن) 6. رعایت حسن مجاورت و نظم و اعتدال
7. رعایت حرکات و ضوابط (مانند: نقطه، تنوین و فتحه، کسره، ضمه و سکون) 8.
رعایت نشانه گذاری دستوری.
2. کرسی: در
لغت به معنی تخت و صندلی است و لیکن کرسی در طراحی قلم، رابطیه تنگاتنگی
با ترکیب دارد، و جایگاه حروف و کلمات را نسبت به خط زمینه مشخص میسازد.
کرسی در طراحی قلم بر حسب زاویه به دو نوع افقی و عمودی تقسیم میگردد:
1.
کرسی افقی: این نوع کرسی در خوشنویسی سنتی خود به پنج دسته تقسیم میگردد:
کرسی محور اول، دوم، سوم و پائین. برای مثال در ترکیب یک سطر خوشنویسی،
حروف و کلمات آغازین در ابتدای سطر، کمی بالاتر از کرسی محوری قرار
میگیرند و در انتها این حروف و کلمات میل به صعود تدریجی و جایگیری در
کرسیهای اول، دوم و حتی سوم را دارند. اما در طراحی قلم به خاطر نوع
کاربری و سهولت در خوانش، بیشتر کرسی محوری لحاظ میگردد که حروف و کلمات
بر اساس این خط تنظیم و چیده میشوند.
2. کرسی عمودی: که شامل دو خط اصلی، یکی در آغاز و دیگری در پایان سطر است که در تنظیم متن و صفحه آرایی مورد توجه قرار میگیرد.
3. تناسب:
از قواعد خوشنویسی به طور کلی هنرهای تجسمی است و به اعتباری میتواند در
برگیرنده تمامی اصول و قواعد خوشنویسی و طراحی قلم باشد، به این معنی که
نسبت و هماهنگی دیگر قواعد نیز، به وسیله تناسب میان آنها سنجیده میشود.
مثلا درباره تمرکز و تفرق فضای مثبت و منفی حروف در صدد ایجاد تناسب هستیم.
یعنی با تعادل این فضاها به ارزش خاکستری یکسانی خواهیم رسید. در این طیف
گسترده، تناسب بار معنایی بسیار فراگیری دارد ولی آنچه که با عنوان نسبت
(تناسب) در طراحی قلم مطرح میباشد، عبارت است از: رعایت تناسب میان ضخامت و
باریکی، کشیدگی و فشردگی، سطح و دور، اندازه، ارتفاع، شکل حروف و کلمات و
بطور کلی تناسب و هماهنگی با سطر و صفحه.
4. قوت و ضعف: ضعف:
هرگاه در آغاز و پایان حروف (مانند دوایر) قلم، شکلی باریکتر از تمام قلم
ایجاد نماید یا بخشی از حروف با پهنایی کمتر از تمام قلم (مانند نیش قلم
یا نیم قلم و...) نوشته شوند. قوت: هرگاه در وسط کلمهای کشیده یا دوایر و
غیره، دم قلم به پهنترین حالت خود برسد، یعنی پهنای آن بخش از حرف یا کلمه
با پهنای واقعی قلم برابر شود.
این دو ویژگی در قلم های سنتی به ویژه
نستعلیق زیباییاش را مدیون همین ویژگی است. اما در طراحی قلم و در عرصه
چاپ و حروفچینی امکان اینگونه جلوهها و ایجاد فشار بصری از طریق رانش قلم
با تنظیم فشار دست میسر نیست. یکی به دلیل یکنواختی و یکدستی فونت جهت
قرائت آسان و روان مخاطب و دیگری به دلیل افت و خوردگی در ناحیه ضعف
(نازکی) حروف.
5. سطح و دور:
اگر چه سطح و دور از اصول خوشنویسی هستند، ولی ارزش دیگری نیز دارند، از
اوایل قرنهای هجری در تعریف خطوط (قلمها)ی گوناگون از جمله: کوفی، ثلث و
نسخ، این دو اصطلاح یعنی سطح و دور به کار رفته است، یعنی در کنار این نکته
که سطح و دور از اصول خوشنویسیاند، میتوان گفت، اکثرا قلمهای متن
میباشند، بر سطح و خطوط عمودی و افقی به دیلی وضوح پرهیز از هرگونه آلایش و
هدایت سریع و روان چشمان مخاطب، بیش از دور تکیه دارند.
6. صعود: به
حرکت رو به بالای قلم در نگارش برخی حروف گویند. صعود براساس زاویه قلم در
نوشتن حرفهای رو به بالا به دو دسته حقیقی و مجازی تقسیم میشود.
صعود
حقیقی: رعایت حرکت صاف، مستقیم و عمودی قلم رو به بالا میباشد، در حروفی
چون، الفهای پایانی، با، ما و نظیر اینها. الفها در قلمهای رایج متن در
قیاس با قلمهای تزئینی، بیشتر دارای صعود حقیقی هستند تا صعود مجازی.
صعود مجازی: هرگاه در حرکت پایانی دوایر، قلم حالتی دورانی یابد، یعنی حرکتی به سمت بالا، ولی غیر مستقیم (و غیر عمود) داشته باشد.
7. نزول:
به حرکت رو به پایین قلم در نگارش برخی حروف گویند. نزول براساس زاویه قلم
در نوشتن حرفهای رو به پایین به دو دسته حقیقی و مجازی تقسیم میشود.
نزول
حقیقی: رعایت حرکت صاف، مستقیم و عمودی قلم رو به پایین میباشد، در حروفی
چون (الف، ل، ک، م) الفها و حروف مشابه در قلمهای رایج متن، در قیاس با
قلمهای تزئینی، بیشتر دارای نزول حقیقی هستند تا نزول مجازی.
نزول مجاز: هر گاه قلم به طور غیر مستقیم و غیر عمود، رو به پایین حرکت کند، مانند، سرکش حروف (ک،گ).
8. سواد و بیاض:
در خوشنویسی سواد به معنای سیاهی و بیاض به معنای سفیدی میباشد. به
عبارتی همان فضاهای مثبت و منفی بین حروف و کلمات و سطر میباشد. که هم در
طراحی نشانه و پوستر و هم در این جا طراحی قلم، اهمیت ویژهای مییابند.
تناسب و رابطه میان فضای منفی حروف با فضای مثبت، در ابعاد گوناگون دارای
اهمیت است. میزان و ارزش خاکستری، حاصل تعامل و تناسب بین لکههای گرافیکی
سیاه و سفید میباشد.
9. خلوت و جلوت:
از دیگر ویژگیهای بصری خوشنویسی و طراحی قلم خلوت و جلوت میباشد. در لغت
به معنی پنهان و آشکار و خالی و پر (خلا و ملا) میباشد.در خوشنویسی، از
قواعد دوازدهگانه بوده و به قاعده سواد و بیاض شباهت دارد، ولی تفاوتش در
این است که خلوت و جلوت، تنها در صفحه پردازی و تعادل و توازن صفحه، دارای
اهمیت و اعتبار میباشد. در طراحی قلم نیز این تمرکز و تفرق حروف با ترکیب
حساب شده و رعایت فواصل متناسب حروف و علائم نشانه گذاری به تعادل میرسند.
همچنین از دیگر عوامل تسهیل در این تعادل و هماهنگی بر خلاف کرسیهای
متعدد خوشنویسی، وجود یک کرسی محوری برای چینش کلمات است.
10. ارسال: در
خوشنویسی حرکت سریع و پرتابی قلم در پایان حروف و کلماتی چون (د، ر، و،
مر، سر) میباشد که بیشتر در بخش پایانی سطر قرار دارند و از اقتضاهای
زیبایی و ترکیب در خوشنویسی و خط نگارههای سنتی است. این ویژگی در طراحی
قلم، به دلیل کاربرد ابزارهای متفاوت، نظیر قلمهای نوری و نرم افزارهای
گرافیکی، نسبت به خوشنویسی، دارای حساسیت کمتری است. البته ممکن است اجرا و
طراحی نهایی قلم، مشابه بخش پایانی حروف خوشنویسی شده باشد، اما نحوه اجرا
و حرکت سریع و پرتابی قلم بدان شکل نخواهد بود، مگر این که برای طراحی قلم
جدید، از ابزارهایی نظیر قلم نی یا وسایل مشابه استفاده شود.
11. قلم گذاری:
رعایت زاویه متناسب زبانه قلم برای نوشتن هر بخش از حروف یا کلمه میباشد و
از اصول بسیار ظریف خوشنویسی و بهویژه خط نستعلیق است. با وجود رعایت
دقیق آن از سوی استادان خوشنویسی، اما به صورت جدی و علمی، کمتر بدان
پرداخته شده است. استادان گذشته از این زوایا را بدون نقاله و تنها با
نوشتن بسیار و هماهنگی و عادت چشم و مغز با زاویه متناسب، میآموختند و
علاوه بر تنوع ترکیب، کرسی و تناسب، در قلم گذاری در خوشنویسی، حتی تاکنون
گردیده است. زاویه قلم گذاری در حروف دارای نظامی پیچیده، ولی هماهنگ است.
رعایت
زوایای قلم گذاری در طراحی فونت نیز اثری مطلوب و تاثیر گذار در استحکام،
زیبایی، خوانایی و شخصیت و لحن و لهجه حروف خواهد داشت. همچنین تعیین زاویه
قلم گذاری، مانند، کشف ثابتترین جز حروف برای طراحی، بسیار پر اهمیت
میباشد. و در تمام حروف به طور هماهنگ دیده خواهد شد. معمولا سبک فونت با
زاویه قلم گذاری ارتباط دارد.
12. مرکب برداری: در
خوشنویسی، فشار قلم بر لیقه و در نتیجه برداشتن مرکب بایستی با توجه به سه
اصل انجام شود. الف؛ نوع حرف یا کلمه ب؛ نوع کاغذ ج؛ پهنای زبانه قلم.
مرکب برداری شاید کمترین اهمیت را نسبت به سایر قواعد با توجه به امکانات و
ابزارهای نوین طراحی قلم داشته باشد. البته برای طراحی قلم و در فرایند
اجرایی طراحی قلم، شاید مرکب برداری اهمیت چندانی نداشته باشد. اما بعدها
در مرحله آمادهسازی فونت برای چاپ و تکثیر دارای اهمیت حیاتی است. در این
جا نکته بسیار ظریف و دقیقی وجود دارد که طراح قلم باید مد نظر قرار دهد و
آن لحاظ نمودن تناسب ضعف و قوت حروف حروف و پرهیز از طراحی اجزای نازک در
بدنه حروف میباشد. در ماشینهای افست و دیگر مواردی که مرکب تنظیم و از
طریق نوردها و سیلندرها به سطح کاغذ منتقل میگردد، همواره خطر فرسایش و
خوردگی حروف نازک به علت نرسیدن مرکب به این نقاط وجود دارد. در چاپ سنگی
همین ویژگی با تپل نویسی در نستعیلق و به ویژه در شمرههاو انتهای دوایر،
توسط مرحوم استاد کلهر، برای جلوگیری از خوردگی و افت چاپ صورت پذیرفت.
علاوه بر شناخت این ویژگیها و لحاظ نمودن اصول وقواعد حاکم بر طراحی قلم، آشنایی و تخصص کافی در زمینه امکانات و تجهیزات فنی و مهارت در نرم افزارهای حرفهای طراحی قلم نیز از ضروریات به شمار میروند. [منبع: کتاب خوشنویسی و طراحی حروف، امیر رضائی نبرد]
خوشنویسی در گذشته بیشتر به طور محض و زیبایی شناسانه مورد توجه بوده است و
امروزه طراحی حروف و قلم، بیشتر ناظر به جنبه کاربردی آن است. برای آفرینش
صحیح و خلاقانه این دو شاخه، علاوه بر مبانی تجسمی و کلیات، به دو دسته از
اصول و فنون اشاره گردیده است، یعنی، اصول و قواعد خوشنویسی و شیوههای
طراحی حروف به دلیل کارکرد ویژه فونت، یعنی، سادگی و سهولت خوانایی، روانی و
فراگیری طیف مخاطبان، چندان لحاظ نمیگردند. در این قسمت پرداختن به
اصطلاحات و مراحل فنی طراحی فونت و معرفی امکانات و تجهیزات تخصصی و
کارکردهای ویژه آنها، از حوصله و هدف این نوشتار خارج است و لیکن به طور
کلی به ویژگیها و اصول و قواعد خوشنویسی جهت طراحی قلم پرداخته خواهد شد.
طراحی
قلم دارای ویژگی هایی نظیر: ترکیب، کرسی و خط زمینه حروف، تنظیم فشردگی و
کشیدگی حروف، میزان ارتفاع حروف، ضخامت حروف، اتصال حروف، اندازه حروف،
فواصل و چینش حروف در یک کلمه (پاساژ متعادل) و بین کلمات، نقطه در حروف و
رنگ حروف میباشد. و طراح باید به درستی این موارد را در قلم ابداعی لحاظ
نماید. این ویژگیها پیوند تنگاتنگی با اصول و قواعدا خوشنویسی دارند که در
ادامه مورد بررسی تطبیقی قرار میگیرند.
1. ترکیب: آمیزش
معتدل و موافق حرف، کلمه، جمله، سطر، دو سطر با هم و مجموعه سطرهای صفحه
متن را ترکیب گویند. ترکیب چه به صورت سنتی در خوشنویسی و چه به صورت جدید
در طراحی قلم از نخستین و اساسیترین موارد به شمار میرود. این موارد در
طراحی قلم بدین شرح میباشد.
1. ترکیب در حرف و کلمه 2. جمله و سطر
3. سطور و صفحات 4. رعایت فواصل (مثبت و منفی در زمینه و فضای خط) 5. سنجش
قلم با زمینه آن (تیتر، سوتیتر و متن) 6. رعایت حسن مجاورت و نظم و اعتدال
7. رعایت حرکات و ضوابط (مانند: نقطه، تنوین و فتحه، کسره، ضمه و سکون) 8.
رعایت نشانه گذاری دستوری.
2. کرسی: در
لغت به معنی تخت و صندلی است و لیکن کرسی در طراحی قلم، رابطیه تنگاتنگی
با ترکیب دارد، و جایگاه حروف و کلمات را نسبت به خط زمینه مشخص میسازد.
کرسی در طراحی قلم بر حسب زاویه به دو نوع افقی و عمودی تقسیم میگردد:
1.
کرسی افقی: این نوع کرسی در خوشنویسی سنتی خود به پنج دسته تقسیم میگردد:
کرسی محور اول، دوم، سوم و پائین. برای مثال در ترکیب یک سطر خوشنویسی،
حروف و کلمات آغازین در ابتدای سطر، کمی بالاتر از کرسی محوری قرار
میگیرند و در انتها این حروف و کلمات میل به صعود تدریجی و جایگیری در
کرسیهای اول، دوم و حتی سوم را دارند. اما در طراحی قلم به خاطر نوع
کاربری و سهولت در خوانش، بیشتر کرسی محوری لحاظ میگردد که حروف و کلمات
بر اساس این خط تنظیم و چیده میشوند.
2. کرسی عمودی: که شامل دو خط اصلی، یکی در آغاز و دیگری در پایان سطر است که در تنظیم متن و صفحه آرایی مورد توجه قرار میگیرد.
3. تناسب:
از قواعد خوشنویسی به طور کلی هنرهای تجسمی است و به اعتباری میتواند در
برگیرنده تمامی اصول و قواعد خوشنویسی و طراحی قلم باشد، به این معنی که
نسبت و هماهنگی دیگر قواعد نیز، به وسیله تناسب میان آنها سنجیده میشود.
مثلا درباره تمرکز و تفرق فضای مثبت و منفی حروف در صدد ایجاد تناسب هستیم.
یعنی با تعادل این فضاها به ارزش خاکستری یکسانی خواهیم رسید. در این طیف
گسترده، تناسب بار معنایی بسیار فراگیری دارد ولی آنچه که با عنوان نسبت
(تناسب) در طراحی قلم مطرح میباشد، عبارت است از: رعایت تناسب میان ضخامت و
باریکی، کشیدگی و فشردگی، سطح و دور، اندازه، ارتفاع، شکل حروف و کلمات و
بطور کلی تناسب و هماهنگی با سطر و صفحه.
4. قوت و ضعف: ضعف:
هرگاه در آغاز و پایان حروف (مانند دوایر) قلم، شکلی باریکتر از تمام قلم
ایجاد نماید یا بخشی از حروف با پهنایی کمتر از تمام قلم (مانند نیش قلم
یا نیم قلم و...) نوشته شوند. قوت: هرگاه در وسط کلمهای کشیده یا دوایر و
غیره، دم قلم به پهنترین حالت خود برسد، یعنی پهنای آن بخش از حرف یا کلمه
با پهنای واقعی قلم برابر شود.
این دو ویژگی در قلم های سنتی به ویژه
نستعلیق زیباییاش را مدیون همین ویژگی است. اما در طراحی قلم و در عرصه
چاپ و حروفچینی امکان اینگونه جلوهها و ایجاد فشار بصری از طریق رانش قلم
با تنظیم فشار دست میسر نیست. یکی به دلیل یکنواختی و یکدستی فونت جهت
قرائت آسان و روان مخاطب و دیگری به دلیل افت و خوردگی در ناحیه ضعف
(نازکی) حروف.
5. سطح و دور:
اگر چه سطح و دور از اصول خوشنویسی هستند، ولی ارزش دیگری نیز دارند، از
اوایل قرنهای هجری در تعریف خطوط (قلمها)ی گوناگون از جمله: کوفی، ثلث و
نسخ، این دو اصطلاح یعنی سطح و دور به کار رفته است، یعنی در کنار این نکته
که سطح و دور از اصول خوشنویسیاند، میتوان گفت، اکثرا قلمهای متن
میباشند، بر سطح و خطوط عمودی و افقی به دیلی وضوح پرهیز از هرگونه آلایش و
هدایت سریع و روان چشمان مخاطب، بیش از دور تکیه دارند.
6. صعود: به
حرکت رو به بالای قلم در نگارش برخی حروف گویند. صعود براساس زاویه قلم در
نوشتن حرفهای رو به بالا به دو دسته حقیقی و مجازی تقسیم میشود.
صعود
حقیقی: رعایت حرکت صاف، مستقیم و عمودی قلم رو به بالا میباشد، در حروفی
چون، الفهای پایانی، با، ما و نظیر اینها. الفها در قلمهای رایج متن در
قیاس با قلمهای تزئینی، بیشتر دارای صعود حقیقی هستند تا صعود مجازی.
صعود مجازی: هرگاه در حرکت پایانی دوایر، قلم حالتی دورانی یابد، یعنی حرکتی به سمت بالا، ولی غیر مستقیم (و غیر عمود) داشته باشد.
7. نزول:
به حرکت رو به پایین قلم در نگارش برخی حروف گویند. نزول براساس زاویه قلم
در نوشتن حرفهای رو به پایین به دو دسته حقیقی و مجازی تقسیم میشود.
نزول
حقیقی: رعایت حرکت صاف، مستقیم و عمودی قلم رو به پایین میباشد، در حروفی
چون (الف، ل، ک، م) الفها و حروف مشابه در قلمهای رایج متن، در قیاس با
قلمهای تزئینی، بیشتر دارای نزول حقیقی هستند تا نزول مجازی.
نزول مجاز: هر گاه قلم به طور غیر مستقیم و غیر عمود، رو به پایین حرکت کند، مانند، سرکش حروف (ک،گ).
8. سواد و بیاض:
در خوشنویسی سواد به معنای سیاهی و بیاض به معنای سفیدی میباشد. به
عبارتی همان فضاهای مثبت و منفی بین حروف و کلمات و سطر میباشد. که هم در
طراحی نشانه و پوستر و هم در این جا طراحی قلم، اهمیت ویژهای مییابند.
تناسب و رابطه میان فضای منفی حروف با فضای مثبت، در ابعاد گوناگون دارای
اهمیت است. میزان و ارزش خاکستری، حاصل تعامل و تناسب بین لکههای گرافیکی
سیاه و سفید میباشد.
9. خلوت و جلوت:
از دیگر ویژگیهای بصری خوشنویسی و طراحی قلم خلوت و جلوت میباشد. در لغت
به معنی پنهان و آشکار و خالی و پر (خلا و ملا) میباشد.در خوشنویسی، از
قواعد دوازدهگانه بوده و به قاعده سواد و بیاض شباهت دارد، ولی تفاوتش در
این است که خلوت و جلوت، تنها در صفحه پردازی و تعادل و توازن صفحه، دارای
اهمیت و اعتبار میباشد. در طراحی قلم نیز این تمرکز و تفرق حروف با ترکیب
حساب شده و رعایت فواصل متناسب حروف و علائم نشانه گذاری به تعادل میرسند.
همچنین از دیگر عوامل تسهیل در این تعادل و هماهنگی بر خلاف کرسیهای
متعدد خوشنویسی، وجود یک کرسی محوری برای چینش کلمات است.
10. ارسال: در
خوشنویسی حرکت سریع و پرتابی قلم در پایان حروف و کلماتی چون (د، ر، و،
مر، سر) میباشد که بیشتر در بخش پایانی سطر قرار دارند و از اقتضاهای
زیبایی و ترکیب در خوشنویسی و خط نگارههای سنتی است. این ویژگی در طراحی
قلم، به دلیل کاربرد ابزارهای متفاوت، نظیر قلمهای نوری و نرم افزارهای
گرافیکی، نسبت به خوشنویسی، دارای حساسیت کمتری است. البته ممکن است اجرا و
طراحی نهایی قلم، مشابه بخش پایانی حروف خوشنویسی شده باشد، اما نحوه اجرا
و حرکت سریع و پرتابی قلم بدان شکل نخواهد بود، مگر این که برای طراحی قلم
جدید، از ابزارهایی نظیر قلم نی یا وسایل مشابه استفاده شود.
11. قلم گذاری:
رعایت زاویه متناسب زبانه قلم برای نوشتن هر بخش از حروف یا کلمه میباشد و
از اصول بسیار ظریف خوشنویسی و بهویژه خط نستعلیق است. با وجود رعایت
دقیق آن از سوی استادان خوشنویسی، اما به صورت جدی و علمی، کمتر بدان
پرداخته شده است. استادان گذشته از این زوایا را بدون نقاله و تنها با
نوشتن بسیار و هماهنگی و عادت چشم و مغز با زاویه متناسب، میآموختند و
علاوه بر تنوع ترکیب، کرسی و تناسب، در قلم گذاری در خوشنویسی، حتی تاکنون
گردیده است. زاویه قلم گذاری در حروف دارای نظامی پیچیده، ولی هماهنگ است.
رعایت
زوایای قلم گذاری در طراحی فونت نیز اثری مطلوب و تاثیر گذار در استحکام،
زیبایی، خوانایی و شخصیت و لحن و لهجه حروف خواهد داشت. همچنین تعیین زاویه
قلم گذاری، مانند، کشف ثابتترین جز حروف برای طراحی، بسیار پر اهمیت
میباشد. و در تمام حروف به طور هماهنگ دیده خواهد شد. معمولا سبک فونت با
زاویه قلم گذاری ارتباط دارد.
12. مرکب برداری: در
خوشنویسی، فشار قلم بر لیقه و در نتیجه برداشتن مرکب بایستی با توجه به سه
اصل انجام شود. الف؛ نوع حرف یا کلمه ب؛ نوع کاغذ ج؛ پهنای زبانه قلم.
مرکب برداری شاید کمترین اهمیت را نسبت به سایر قواعد با توجه به امکانات و
ابزارهای نوین طراحی قلم داشته باشد. البته برای طراحی قلم و در فرایند
اجرایی طراحی قلم، شاید مرکب برداری اهمیت چندانی نداشته باشد. اما بعدها
در مرحله آمادهسازی فونت برای چاپ و تکثیر دارای اهمیت حیاتی است. در این
جا نکته بسیار ظریف و دقیقی وجود دارد که طراح قلم باید مد نظر قرار دهد و
آن لحاظ نمودن تناسب ضعف و قوت حروف حروف و پرهیز از طراحی اجزای نازک در
بدنه حروف میباشد. در ماشینهای افست و دیگر مواردی که مرکب تنظیم و از
طریق نوردها و سیلندرها به سطح کاغذ منتقل میگردد، همواره خطر فرسایش و
خوردگی حروف نازک به علت نرسیدن مرکب به این نقاط وجود دارد. در چاپ سنگی
همین ویژگی با تپل نویسی در نستعیلق و به ویژه در شمرههاو انتهای دوایر،
توسط مرحوم استاد کلهر، برای جلوگیری از خوردگی و افت چاپ صورت پذیرفت.
علاوه بر شناخت این ویژگیها و لحاظ نمودن اصول وقواعد حاکم بر طراحی قلم، آشنایی و تخصص کافی در زمینه امکانات و تجهیزات فنی و مهارت در نرم افزارهای حرفهای طراحی قلم نیز از ضروریات به شمار میروند. [منبع: کتاب خوشنویسی و طراحی حروف، امیر رضائی نبرد]