فونت یا تایپ فیس
نویسنده: ایو پیترز، ترجمه: بهمن اسلامی
این مقاله نتیجهٔ همکاری جمعی از مولفان سایت فونت فید (fontfeed)،
در جهت پیدا کردن تعریف واضح برای اصطلاحات تایپوگرافی است. وقتی که موضوع
به تایپوگرافی و اصطلاحات آن مربوط میشود، یکی از دغدغههای ما این است
که باید «با زبانی ساده» صحبت کنیم. زیرا این اصطلاحات که در طول زمان،
تکامل پیدا کردهاند و چندین بار با ورود تکنولوژیهای مختلف تغییر
کردهاند، میتوانند به شکلهای متفاوتی تفسیر شوند. این موضوع منجر به
پیدایش اصطلاحاتی فنی شده که در بهترین شکل خود مبهم، و در بدترین حالت
گمراه کننده هستند.
نخستین اصطلاح فنی مورد توافق ما، تفاوت کاربرد اصطلاح «فونت» و «تایپ فیس» بود. مارک سیمونسن به زیبایی آن را در مبحثی در تایپوفیل اینگونه توضیح میدهد:
تجسم فیزیکی یک مجموعه از حروف، اعداد، سمبلها و…. فونت است. چه در مورد حروف سربی صحبت کنیم، چه در مورد فایل کامپیوتری. وقتی که در مورد دیزاین یک مجموعه صحبت میشود -آنگونه که شکل آن به نظر میرسد- به آن تایپ فیس میگویند.
نیک شرمان در مقالهٔ «تایپفیس محبوب ما در سال ۲۰۰۷» از سایت تایپو گرافیکا قیاسی جالب را مثال زده است:
برای دانشجویانم تفاوت بین تایپ فیس و فونت را مانند مقایسهٔ یک قطعه موسیقی، با mp3 مثال میزنم. در این قیاس میتوان آهنگ را مانند یک تایپ فیس و روش ذخیرهسازی mp3 را فونت در نظر گرفت.
استفان کولز در موافقت میگوید:
وقتی که شما دربارهٔ موسیقی مورد علاقهتان صحبت میکنید، نمیگویید: «این mp3 عالی است» میگویید: «این آهنگ عالی است». mp3 مکانیزم ارائه است نه کار خلاقانه. همچنین در مورد تایپ، فونت مکانیزم ارایه و تایپفیس کار خلاقانهٔ آن است.
نوبرت فلورندو میگوید:
فونت چیزی است که استفاده میکنید، و تایپفیس چیزی است که در نهایت میبینید.
ریشه یابی:
ریشه اصلی کلمه فونت کاملا روشن نیست. دیوید برلو، طراح تایپ و دریافت کننده جوایز بزرگ تایپوگرافی میگوید:
بر اساس برخی باورها منشا آن از فرانسه میآید، من حدس میزنم در آنجا معنی چشمهٔ آب (fountaine) به مفاهیمی نزدیک است که کلمات در آنها جاری میشوند، که در نهایت به کلمه فونت میراث رسیده است.
جیم ریمر درباره همین تئوری اینگونه توضیح میدهد:
فونت از کلمه fount نشات میگیرد، که هنوز هم در انگلستان استفاده میشود، و به معنای چشمهای است که کلمات از آن میجوشند.
با این حال یک تئوری دیگر محتملتر به نظر میرسد. لطفا در نظر داشته باشید که من تاکنون هیچ گونه پیش زمینهٔ آکادمیکی در مبحث تایپوگرافی ندارم، و فقط یک طراح گرافیک معمولی هستم. همانگونه که نوربرت فلورندو در همان مبحث تایپوفیل توضیح داده است:
اصطلاح فونت میتواند از fount و foundry مشتق شده باشد که بر میگردد به تولید انبوه تایپ بوسیله ریختهگری فلز. fount دراصل نگهدارنده یا کاسهای بود برای سرب گداخته که برای ریختهگری کاراکترهای منفرد استفاده میشده و در نهایت خطوط تایپ را کامل میکرد (دستگاههای ریختهگری سطرهای تایپ لاینوتایپ که از عبارت line of types میآید.)
در اصل هنگامی که تایپ فقط بلوکهایی از فلز یا چوب بود و فقط برای یک سایز مشخص ساخته میشد یک فونت، یک پونیت سایز مشخص از یک مجموعه کامل حروف برای حروفچینی بود، برای مثال فونت هلوتیکای ۱۶ پوینت. با ابداع فوتوتایپستینگ و نتیجتا قابلیت تغییر اندازهٔ حروف، کلمه فونت از اندازه پوینت مستقل شد.
منبع: farsitypedesign.com
نویسنده: ایو پیترز، ترجمه: بهمن اسلامی
این مقاله نتیجهٔ همکاری جمعی از مولفان سایت فونت فید (fontfeed)،
در جهت پیدا کردن تعریف واضح برای اصطلاحات تایپوگرافی است. وقتی که موضوع
به تایپوگرافی و اصطلاحات آن مربوط میشود، یکی از دغدغههای ما این است
که باید «با زبانی ساده» صحبت کنیم. زیرا این اصطلاحات که در طول زمان،
تکامل پیدا کردهاند و چندین بار با ورود تکنولوژیهای مختلف تغییر
کردهاند، میتوانند به شکلهای متفاوتی تفسیر شوند. این موضوع منجر به
پیدایش اصطلاحاتی فنی شده که در بهترین شکل خود مبهم، و در بدترین حالت
گمراه کننده هستند.
نخستین اصطلاح فنی مورد توافق ما، تفاوت کاربرد اصطلاح «فونت» و «تایپ فیس» بود. مارک سیمونسن به زیبایی آن را در مبحثی در تایپوفیل اینگونه توضیح میدهد:
تجسم فیزیکی یک مجموعه از حروف، اعداد، سمبلها و…. فونت است. چه در مورد حروف سربی صحبت کنیم، چه در مورد فایل کامپیوتری. وقتی که در مورد دیزاین یک مجموعه صحبت میشود -آنگونه که شکل آن به نظر میرسد- به آن تایپ فیس میگویند.
نیک شرمان در مقالهٔ «تایپفیس محبوب ما در سال ۲۰۰۷» از سایت تایپو گرافیکا قیاسی جالب را مثال زده است:
برای دانشجویانم تفاوت بین تایپ فیس و فونت را مانند مقایسهٔ یک قطعه موسیقی، با mp3 مثال میزنم. در این قیاس میتوان آهنگ را مانند یک تایپ فیس و روش ذخیرهسازی mp3 را فونت در نظر گرفت.
استفان کولز در موافقت میگوید:
وقتی که شما دربارهٔ موسیقی مورد علاقهتان صحبت میکنید، نمیگویید: «این mp3 عالی است» میگویید: «این آهنگ عالی است». mp3 مکانیزم ارائه است نه کار خلاقانه. همچنین در مورد تایپ، فونت مکانیزم ارایه و تایپفیس کار خلاقانهٔ آن است.
نوبرت فلورندو میگوید:
فونت چیزی است که استفاده میکنید، و تایپفیس چیزی است که در نهایت میبینید.
ریشه یابی:
ریشه اصلی کلمه فونت کاملا روشن نیست. دیوید برلو، طراح تایپ و دریافت کننده جوایز بزرگ تایپوگرافی میگوید:
بر اساس برخی باورها منشا آن از فرانسه میآید، من حدس میزنم در آنجا معنی چشمهٔ آب (fountaine) به مفاهیمی نزدیک است که کلمات در آنها جاری میشوند، که در نهایت به کلمه فونت میراث رسیده است.
جیم ریمر درباره همین تئوری اینگونه توضیح میدهد:
فونت از کلمه fount نشات میگیرد، که هنوز هم در انگلستان استفاده میشود، و به معنای چشمهای است که کلمات از آن میجوشند.
با این حال یک تئوری دیگر محتملتر به نظر میرسد. لطفا در نظر داشته باشید که من تاکنون هیچ گونه پیش زمینهٔ آکادمیکی در مبحث تایپوگرافی ندارم، و فقط یک طراح گرافیک معمولی هستم. همانگونه که نوربرت فلورندو در همان مبحث تایپوفیل توضیح داده است:
اصطلاح فونت میتواند از fount و foundry مشتق شده باشد که بر میگردد به تولید انبوه تایپ بوسیله ریختهگری فلز. fount دراصل نگهدارنده یا کاسهای بود برای سرب گداخته که برای ریختهگری کاراکترهای منفرد استفاده میشده و در نهایت خطوط تایپ را کامل میکرد (دستگاههای ریختهگری سطرهای تایپ لاینوتایپ که از عبارت line of types میآید.)
در اصل هنگامی که تایپ فقط بلوکهایی از فلز یا چوب بود و فقط برای یک سایز مشخص ساخته میشد یک فونت، یک پونیت سایز مشخص از یک مجموعه کامل حروف برای حروفچینی بود، برای مثال فونت هلوتیکای ۱۶ پوینت. با ابداع فوتوتایپستینگ و نتیجتا قابلیت تغییر اندازهٔ حروف، کلمه فونت از اندازه پوینت مستقل شد.
منبع: farsitypedesign.com